چهار دست و پا
پنجشنبه تعطیل بودم و با علی تو خونه،بابایی هم رفته بود شرکت پسل مامان هم همش شيطوني ميكرد تا اينكه تلويزيونو روشن كردم تا برنامه كودك ببينه مجري داشت با آهنگ شعر ميخوند علي هم ذوق كرده بود تند تند رفت به سمت تلويزيون اومدم از ذوق كردنش فيلم بگيرم كه علي براي اولين بار چهار دست و پا شد و حركت كرد خيلي جالب بود اتفاقي از اولين حركتش فيلم گرفته بودم.
ديروز هم دستاشو گرفت به ميزو سر پا ايستاد ،عكسشو فردا ميذارم،
خلاصه جيمل مامان عشق سيم برقه هرجا يه سيم ميبينه بدو بدو ميره سمتش.
پنج شنبه سه تايي رفتيم برون گشتيديديم. رفتيم فروشگاه يكسري خريد كرديم،خيلي وقت بود تي تاپ سالمين نديده بودم ،اونجا ديدم و يه عالمه خريدم خيلي خوشمزن، طعم تي تاپاي بچگيمو ميداد. به علي هم دادم اولش خوشش اومده ولي بعدش ديگه نميخورد.
ديروز هم مامانجون و بابا بزرگ علي رفته بودن لواسان ،ولي چون ما دير پا شديم نرفتيم تصميم گرفتيم بريم نمايشگاه
،لباس هم پوشيديم ولي بابايي گفت يه كار داره شركت ميره و زود مياد ،رفتن همانا و ساعت9شب اومدن همان.خلاصه ديگه جايي نرفتيم و نشستم ستايشو ديدم.