جهش يك هفته اي سيد علي
پنج شنبه خونه مامااينا بوديم و همه از رشد و تغييرات يه هفته اي سيد علي به وجد آمده بودن،عزيز دلم هركي از در مي يومد خودش به تنهايي راه ميرفت به سمتش و ميگفت للام يعني سلام و دستشو به سمتش دراز مي كرد و مي گفت لالا يعني ياالله(ياللاه) ،فداش بشم ديگه مرد شده و رشد و تغييراتش چشمگير. خاله ستودش متعجب يود و مي گفت يه هفته اي چقدر بزرگ شده.
بلاخره بعد قرني يادم موند و براش از ترمه جوراب استوپ دار گرفتم .يه مطلبي داشتم مي خوندم يه جمله خيلي قشنگي داشت:
من از دنياي بي كودك مي ترسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی