تولد سید علی
عزيز دل مامان جمعه 5آبان مصادف با عيد قربان تولد شما رو برگزار كرديم
اول از همه بايد از بابايي مهربونت تشكر كنم كه چندروز خيلي اذيت شد و پا به پاي من كمك ميكرد.
از دايي عزيزت هم ممنونم كه خيلي كمك بود در زمينه خريد
از زندايي جونت و خاله ستوده و خاله سارا كه تو تزئينات و چيدمان و ... كمك كردن ممنونم
و صد البته از مامان عذري مهربون و مامان جون كه كلي گردن ما حق دارن
عزيزم مامان مراسم خيلي خوبي بود، تقريبا از فاميل همه اومده بودن ولي از دوستام ماشاءالله يكي از يكي با معرفت تر و هركدوم يه بهونه اي آوردن
ما به غير از شما 6تا بچه و ني ني ديگه هم به عنوان مهمون ويژه داشتيم و آخر سر هم به هركدوم از طرف شما يه هديه خوشگل(به قول خود بچه ها جايزه داديم) براي آقا پسرها ماشين و براي دخترا عروسك.
خودت هم كلي كادوهاي خوشگل گيرت اومده لباسا و اسباب بازياي چند وقتت تامين شد و مهمترين كادو هات هديه هاي بابا جون و مامان عذرات بود افتتاح حساب آتيه و سكه و بابا حاجي و مامان جونت پول
كيكت هم خيلي ناز شده بود عكس خودت رو روش زدن و موقعي كه كيكتو آوردن مثل عكساي سرمجلساي عروسي شده بود همه سوت و كف ميزدن .
عكساتو ايشالله به زودي ميزارم بايد يه مقدار كات كاري كنم به خاطر حفظ شئونات اسلامي
فعلا عكس كيكتو ميزارم ولي قول ميدم نهايت تا آخر هفته ديگه عكساي تولدتو بزارم چون بابائيت هم منتظره
البته عزيز مامان انقدر سرم شلوغ بود فقط حواسم به عكست بود و به حاشيه كيك نبوده ،قنادي هم كه به خودش زحمت خوندن اسمتو نداده بوده و از رو موهات فكر كده تو دختري و طرح صورتي برات زده(راستي ماماني عكست با خامه و ژله درست شده ها )
البته من از كارشون خيلي راضي بودم
ايشاءالله داماديت(راستي رفته بودم براي خريد لباس و آرايشگاه ، خاله ستوده همش مسخرم ميكردو ميگفت اين مادر داماده)