تعطيلات آخر هفته
علي مامان سلام سلام نميدونم الان چند سالته و اين مطلبو ميخوني ولي مطمئنم كه تو هر سني باشي ، بهترين انتخابارو انجام ميدي آخه تو پسر بابا حامدتي(براي همين من اصلا نگران انتخاب هات مخصوصا انتخاب همسرت نيستم ) عسل مامان من براي آخر هفتمون كلي برنامه ريزي كرده بودم و قرار بود اين دو روزو بريم خريد براي خودم و بابايي ولي چه كنم كه دل نازكم آخه بابا جونت اينا دوباره رفتن ميگون و با اينكه قرار نبود ما بريم ولي بخاط بابايي كه ميخواست زمان بيشتري با عمو هادي باشه و در مورد انتخابش با هم صحبت كنن ما هم رفتيم و ديروز عصر برگشتيم. اين همه بابايي وقت گذاشت و ما هم از خريدمون زديم اما عمو جونت بازم سر حرف خودشه ...
نویسنده :
مامان علی
10:32
اين چيه؟
عللللللللللللللللللللي مامان چند روزه كه هرچي ميبيني ميگي اين چيه؟ حرف زدنت هم روون تر شده و تقريبا مي توني جمله بسازي و مفهوم كلماتو برسوني.
نویسنده :
مامان علی
10:06
عيد غدير
سيد مامان عيدت مبارك عزيز دل مامان ما 3روزو با هم بوديم و كلي كيف كرديم جمعه هم براي ناهار مهمون داشتيم همه (فاميلاي ما)اول اومده بودن خونه ما عيدديدني و بعدش با هم رفتيم خونه باباجونت اينا البته بگم من يه پروژه اي رو براي عموت برنامه ريزي كرده بودم و با بابا جونت اينا رفتيم مثلا عيد ديدني تا عموهاديتو قانع كنم كه دختري كه من ميگم و پيشنهاد داردم دختر خوشگليه ، ولي كو گوش شنواااااااااا عزيزم دعا كن بهترين خيرا براي عموت پيش بياد و براي من هم يه جاري كه با هم خواهر باشيم شنبه هم كه بابا جونت اينا صحنه رو خالي كردن و پا شدن رفتن ميگون و هرچي به بابا حامد گفتم كه بگو برگردن بريم عيد ديدني كيس بعدي گوش نكرد . عسل مامان ع...
نویسنده :
مامان علی
10:03
آماده شدن براي تولد دو سالگي
عزيز دل مامان 25 ام شما دوسالت تموم ميشه و ما تصميم گرفتيم برات تولد بگيريم و از اونجايي كه 26ام محرم شروع ميشه ما تصميم گرفتيم تولدتو به قمري بگيريم يعني 5آبان روز عيد قربان گل ماماني من و بابايي 5 شنبه و جمعه كل وقتمونو گذاشتيم براي مهيا شدن تولدت. 5شنبه از صبح تا عصر منو بابايي رفتيم بازار بزرگ براي گرفتن وسايلاي تولد، گيفتاي خوشگل براي دوستات، لباس و... ديروز هم رفتيم براي چاپ كاراي تولدت(آخه قراره تولدتو با تم بره ناقلا بگيريم) و همينطور كارتاي دعوتت . واي كه چه كارت قشنگي شده بود. يعداز ظهرم كارتاتو پخش كرديم. راستي گلم ديروز صبح هم ميخواستيم ببريمت آتليه كه متاسفانه زنگ زدم و آتليه بهمون وقت نداد و انشاءالله قراره تو اولين...
نویسنده :
مامان علی
11:45
سيد علي و چند عكس
پسر گوشتخوار من پسر ناز مامان جيگر مامان علي عاشق اين برنامه است(البته من بيشتر از علي آقا اين برنامه رو دوست دارم) علي آقا در حال اقامه نماز در كنار بابا حامدش ...
نویسنده :
مامان علی
10:32
چند عكس
علي آقا تو مسجد جمكران قربون دهن تميزت برم علي دم در نشسته و منتظر بابا حامدش علي آقا تو حياط شركت باباجونش علي آقا و الو علي تو پارك نزديك خونه علي و بابايي و دوست جونش علي آقا و بزغاله عشاير ...
نویسنده :
مامان علی
10:31