سيد علي سيد علي ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

سيد علي عشق مامان و بابايي

كودكي شيرين و خردسالي تلخ

1391/5/28 10:53
نویسنده : مامان علی
89 بازدید
اشتراک گذاری

بين طبقه همكف و در ورودي خونه 5تا پله خورده .صبح كه از آسانسور اومديم بيرون تو نيومدي تو بغل من و خواستي كه خودت از اون 5تا پله بياي پايين. با يه دستت نرده هارو گرفته بودي و با دست ديگت دست منو و آروم آروم ميومدي پايين و من چه ذوقي ميكردم كه تو خودت داري از پله ها پائين ميري هر چقدر هم كه كند و آروم. ناخودآگاه ياد ايران مامانم افتادم كه چقدر پير شده و چقدر از پله پايين رفتنش مشكل و چقدر خودش عذاب ميكشيد كه همراهي كه كمكشه معطل ميشه.

ناخودآگاه به ياد روزي افتادم كه من پير ميشم و جايم با تو عوض ميشود ايندفعه نوبت من ميشود كه به كمك تو نياز دارم. كاش تو هم همانند امروز من با مهرباني با من برخورد كني.

خردسالي يعني كودكي ، آدم دوباره به شرايط كودكي خود باز ميگردد اما اينبار تلخ است .

ديدن مادر بزرگهايم سخت است زنان فعال ديروز ، پيرزنان كم حرف امروز .

علي خيلي سخته براي بابا حاجي كه مادرشو به دست پرستار بسپره ولي چاره اي براي عمو و باباي عزيزم نمونده بود واقعا يه پرستار نياز بود كه 24ساعته مراقبت كنه.دوست ندارم زمين گير شدن مادر فعال و همه كاره فاميلو ببينم ولي روزگار است.سرطان بدخيم و مرگ عمه جوان و تنها دختر خانواده ، از مادربزرگ سرزنده من ،پيرزني ساخت حواس پرت و زمين گير

خدايا  سايه همه پدرا و مادرا رو بالاي سر بچه هاشون،صحيح و سالم نگه دار الهي آمين

خداي مهربون همه بيمارارو شفا بده  الهي آمين

خداي بزرگ منو خانواده و فاميل و دوستانم رو صحيح و سلامت نگه دار  الهي آمين

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)