وابستگي علي به من و باباييش
از بعد برگشت ما از مكه علي از بغل من و باباييش بغل كس ديگه نميره مخصوصا مامان عذري. اكثرا ميگن كه علي استرس گرفت و فكر ميكنه دوباره ما تنهاش ميذاريم براي همين مدام مياد بغلمون.
قربونش يرم قبلا اصلا منو تحويل نمي گرفت ولي الان خداروشكر بهم وابسته شده شايدم اين از بركت خونه خداس.
علي كلمه مامانو ياد گرفت و براي هركاري منو صدا ميكنه بعضي موقع به باباش هم ميگه مامان
پريروز جمعه بود و با بابابزرگ علي رفتيم خارج تهران باغ تو مسير براي علي يه سه چرخه گرفتيم .ميخواستيم بذاريم پشت ماشين كه علي زار زار گريه ميكردو سه چرخشو ميخواست خيلي جالب بود
راستي پنج شنبه هم داشتيم ميرفتيم خونه ماما اينا كه براي علي يه اسب چرخ دار گرفتيم تا سوارش شه كلي ذوق اونو ميكرد.
عاشقتم علي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی