ني ني
يه چند وقتيه تصميم گرفتم سيد علي رو براي اومدن داداش كوچولوش آماده كنم.
به سيد علي شكممو نشون دادم و گفتم نگاه كن تو شكمم ني ني هست اونم فكر كرده منظورم از ني ني نافه ، رفته شكم خودشو زده بالا و به باباش گفت من ني ني دارم ،لباس باباشو زده بالا و گفته عه شوما(شما) هم ني ني دايي(داري)
بدتر از همه اينكه رفته به پدر بزرگش گفته من تو دلم ني ني دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی